گل پسر

پنج شنبه 25 بهمن

پنج شنبه بیست و پنجم بهمن نود و دو: سلام گلبرگ گلم.. ببین امروز داداشی ها چی خریدن .. میگن برای ساتیار نخریدیم ولی مگه میشه تو ببینی و نخوری :       و اما چند تا خاطره ی از قلم افتاده: -خیلی وقته کارتهای صد آفرین رو جمع کردم (به جز اندام ها)، ولی سی دی رو هر چند روز یه بار برات میذارم.. یکی دو هفته ی گذشته، بسته ی کارتها رو باز کردی و همه رو پرت و پلا کردی .. چیزی که برامون جالب بود اینه که این دو کارت رو بهمون نشون دادی و هی میگفتی : شـــی.. (به شیر میگی شی).. منظورت این بود که چرا هر دو تا رو نوشته شیر. هر وقت عکسارو میاری و میگی شـــــــی ، من و بابا بهت میگیم این شیر، سلطان جنگله...
24 بهمن 1392

20 ماهگی

یکشنبه بیست بهمن نود و دو:     ســلام ســاتیار جــــونم       بیــست ماهه شدی پسر.. خیلی خوشحالم..   هــــــــــــــــــــــــــــــورااااااااااااااااااااااا     مبـــــارک .. مبـــــارک .. مبــــارک   خیلی خیلی مبارک باشه عزیزدلم..         امشب، وقتی همسایه داشت خداحافظی میکرد، داداشی ها کیک تولدت رو آوردن، یه تیکه کیک برای همسایه بریدم .. دیگه نشد از کیک کامل عکس بگیریم:   خیلی دوستت داریم ماه ناز و مهربونم.. ...
19 بهمن 1392

پنج شنبه 17 بهمن

پنج شنبه هفدهم بهمن نود و دو: سلام نفس مامان.. بالاخره امروز جوشکار آوردیم و جای ننو و تابت رو توی هال آماده کردیم .. یه تاب موزیکال هم برات خریدیم.. آخه از تاب بازی سیر نمیشی! توی اون تاب شورتی، همش مواظب بودیم که یه وقت به در و دیوار نخوری.. بعد ازظهر، یک ساعت و نیم طول کشید تا حاضر شدی از تاب بیای بیرون:   فدای خنده هات بشم .. ایشالله همیشه شاد باشی.. مبارکت باشه.. ظهر که رفته بودیم بیرون، خواستم برات لباس بخرم ، ولی اینقدر بهانه می گرفتی که نمیتونستم انتخاب کنم.. به داداش علی گفتم همین پنج تا رو بردار، ببریم توی خونه امتحان و انتخاب کنیم.. فروشنده هم همه ی لباس ها رو حساب کرد و قرار شد که هرکدو...
17 بهمن 1392

سه شنبه 15 بهمن

سه شنبه پانزدهم بهمن نود و دو: سلام گل ناز و خوشبوی مامان.. هزارماشاالله روز به روز شیرین تر و خواستنی تر میشی.. و البته شیطون تر و بازیگوش تر.. خلاصه ای از این روزات: -هفته ی گذشته سرماخوردی و روز چهارشنبه بردیمت پیش دکتر عابدی.. خدا رو شکر زود حالت خوب شد.. -هنوز شبکه هدهد رو دوست داری و تازگی ها از لالایی های شبکه پویا هم خوشت میاد.. -بعدازظهرها حدود دو ساعت می خوابی .. -خیلی گرمایی هستی و با اینکه چند وقته هوا خیلی سرده (مثلا امشب 24 درجه زیر صفر)، شبا پتو رو پرت میکنی و اگه بخاری هم زیاد باشه نمیتونی راحت بخوابی و همش غر میزنی.. -هنوز عاشق حموم رفتن هستی. یکی دوماه که دستم بسته بود و واسه شستنت &n...
15 بهمن 1392

شنبه 5 بهمن

شنبه پنجم بهمن نود و دو: دهمین دندونت هم که دراومده طلاطلا..   مبارک باشه گل پسرم..     لباس جدیدت هم مبارک: ...
5 بهمن 1392

سوم بهمن

پنج شنبه سوم بهمن نود و دو:     سلام گل نازم.. چند دقیقه قبل، من و صادق داشتیم باهات بازی می کردیم و می خندیدیم که متوجه شدیم یکی از دندونای کرسی بالا کامل دراومده.. رویش نهمین دندونت مبارک عزیزدلم.. حالا شاید یکی دیگه هم دراومده باشه، خواستم ببینم، نذاشتی.. از این روزات: -خیلی کم اشتها و بدغذایی.. ولی از کباب کوبیده خوشت میاد، واسه همین تا اون سر شهر میریم و از کباب غزال برات می خریم (چون با گوشت گوسفند کباب میزنه).. نوش جونت گلکم.. -دوشنبه (اول بهمن)خاله جون و شوهرش از مکه برگشتن و ما رفتیم مشهد.. -یکشنبه (30 دی ) که توی هوای بارونی رفته بودیم بیرون، واست این چتر رو...
2 بهمن 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد